رویــــــــای خیــــــــــس
بــــــــــــــگـذار این گـونه بگـویــــم :
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, توسط سپیده |

 
 
قفسی باید ساخت 


پشت هر پنجره راهی به طلوع 


ما غروبی دگریم 


شاید امروز همان قفل در است
 

رو به فردا زده اند 


چه کسی باز گشاید در را 


تا هوا تازه شود

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, توسط سپیده |


 

 

 


از پشتـــ قابِـــ نگاهتـــ


از پســ پرچینِــ چشمهایِـــ مهربانتـــ


دنیا چقدر قشنگــ تر استـــ،

دروغــ چرا؟!


خدایــ اینــ روزهایمـــ را


با نگاهـ تو یافتهـ امـ.

پلکـــ نزنــ!


چشمهایتـــ را نبند!


منـــ، خدایمــ را گمــ می کنمـــ...

 

 

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, توسط سپیده |

 

 

 

 

زن زیبـاســت ...
چه آن زمان که از فرط خستگی چهره اش در هم است...
چه آن زمان که خود را می آراید از پس همه خستگیهایش..

چه آن زمان که فریاد می زند بر سرت
...
 و تو فقط حرکت زیبای لبهایش را مبینی...

چه آن زمان که کودکی جانش را به لبانش رسانده
و دست بر پیشانی زده و لبخند می زند...

زن زیباست...
آن زمانی که خسته از همه تُهمتها و نابرابریها
باز فراموشش نمی شود؛
مادر است، همسر است،راحت جان است ...
زن زیباست ...
زمانی که لطافت جسم و روحش را توأمان درک کردی ...
زمانی که خرامیدنش را بین بازوانت فهمیدی ...

زمانی که نداشته های خودت را به حساب ضعفش نگذاشتی ...

آری زن زیبـــــاست...








 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, توسط سپیده |

زن رو باید بغل کرد و بی دلیل بوسید ؛

حتی وقتی آرایش نداره ؛

موهای دست و پاش یه کم در اومده ؛

دو روز وقت نکرده ابروهاشو برداره ؛

وقتی خودشو گوله کرده تو تخت ,

تو جای خالی تو که هنوز گرمای تنتو داره ,

که سرشو فرو کرده تو بالشت ,

که بوی تنتو - نه ادکلنت - بوی تنتو با لذت ,

با هر نفسش بکشه توی ریه هاش ؛

زن رو باید بغل کرد و تو بغل نگه داشت ؛

و با همه شلختگی ظاهریش عاشقونه بوسش کرد ؛

تا احساس امنیت کنه که مردش همه جوره دوسش داره ؛

تصاویر زیبا
سازی وبلاگ www.20Tools.com

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, توسط سپیده |

من بیهوده می خواهم، از یاد تو بگریزم

 

 

ای همه هستی من، از مهر تو لبریزم!

تو دریای من هستی، هرگز از خود مرانم

من ساحلی غریبم، باید با تو بمانم

بی تو، چون کویر تشنه ی آبم

بر موج هستی چون حبابم

بی قرارم و بی تابم

بی تو چون کتاب بسته ای هستم

شاخه ی شکسته ای هستم

عابر خسته ای هستم


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, توسط سپیده |

 

 

شبِ تنهایی و بازیِ افراط خواه یاد توست که منبع

ستاره باران دلتنگی در این پستوی تاریکی است.

به تنزل آرزوهای بلند با نگاه تعبیرهای تلخ خیره نشو

در فراز و نشیب کورکورانه تکرارها به آشیان گرم خیال تنیده ام...

وقتی که بستر احساس را بی دریغ می گسترانی

خالصانه ترین عشقِ ریحانه ای ات را به اکمال می رسانی

و طبق طبق هدیه می کنی...

اما باز تو هستی که در دایره اقتضائات ، سرگردان می چرخی و گیج می خوری

و باز تنهای تنها منگ می شوی ،

سرت را با دستانت در آغوش می کشی تا در هپروت بی انگاری فرو روی...

نوشته شده در تاريخ شنبه 1 فروردين 0برچسب:, توسط سپیده |

 

 

دلم گرفته از اینجا جایی که در آن ،
مردان برای ابراز عشق به جای گفتن:
"دوستت دارم"،
می گویند:
" خونه خالی دارم

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 7 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.